...
روزی روی یه دیوار این عبارت را خوندم :
گفت باورم کن !
گفتم به تو شک دارم وباورت نمیکنم !
گفت پس مرا دیگر باتو کاری نیست .مرا به حال خود رها کن و برو!بعد خودش زودتر از من رفت !
چند وقت بعد روی همون دیوار !
گفت باورم میکنی !
گفتم آری همیشه باورت داشتم ،همیشه باورت دارم وهمیشه باورت خواهم داشت.
او اسخ داد: تو تنها کسی هستی که به همراهیش تا ابد امیدوارم .